آويناآوينا، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره

آوینا کوچولو

اولین سفر

نازکم در ۴۷ روزگی اولین سفرت رو شما یزد خونه خاله رفتی دختر خیلی خوبی بودی عزیزم. اولين سفر آوينا جون باغ دولت آباد یزد ...
2 تير 1391

سلام پرنسسم

گلم اینم عکس اشتباه ما که به حرف دکتر ع.ج گوش کردیم اخه یه ۲ ماهی شما دل درد داشتی اوایل دل دردات بردمت ‍پیش دکترت اون گفت شاید یه کم از گریه هاش از گرسنگی باشه که با دل درد قاطی میشه اذیتش میکنه  آخه وقتی شما دل دردات شروع میشد شیر نمی خوردی برایه همین دکترت گفت اگه روزی یه بار شیر خودتو با شیشه بدی اشکالی نداره مام به حرفش گوش دادیم و چند شب موقع دل دردات با شیشه شیر بهت دادیم که باعث شد شما بهش عادت کنی و دیگه لالایه خودتو نخوری وتقریبا داشتی میگذاشتی کنار که دیگه بهت شیشه ندادیم و با مکافات تمام سعی کردیم شیشه رو از سرت بندازیم که خیلی زمان برد ولی بالاخره شد وشما شیشه رو فراموش کردی عسلم. ...
2 تير 1391

آمدن فرشته كوچولو

گل دخملم شما قرار بود 14 اسفند به دنيا بياي اما ماماني زياد حالش خوب نيود چون شما يه كم زود چرخيدي يعني ماه هفتم چرخيدي برايه همينم پا درد كمر درد زياد داشتم. دكترت شك كرده بود كه نكنه ناز گل من مي خواد زودتر بيادش برايه همين تو هفته 31 يعني 13 دي ماه تو بيمارستان شهيد صدوقي 3 روزي بستريم كرد، تا تحت مراقبت باشيم و وضعيتتو بررسي كنن خوشبختانه شما دخمل خوبي بودي و 16 دي ماه مرخص شديم ولي خانم دكتر گفتش هر وقت ديدي حالت بده زودي بيا بيمارستان و استراحت مطلق داد. بعد از اون روز ما امديم خونه مامان نسرين و بابايي هم رفته بود كرمان كار داشت البته زود تموم شد امد پيشمون. ديگه خيلي سنگين شده بودم و فشارمم يه كوچولو بالا رفته بود عصر روز 3 اسفند ديد...
1 تير 1391